خانه امن

بیا تا خانه ای سازیم که سقفش تا فلک باشد

که بنیان اش من و تو، کودکانی بی کلک باشد

بیا تا سایه ای دائم بیاندازیم بر این خانه

که طفلی ساده و معصوم درونش تا ابد باشد

بپاشیم رنگ شادی روی هر دیوار

به پشت هر در اش شعر و طرب باشد

زمینش را کنیم فرشی ز تار و پود آسایش

نپوشیم گیوه و پاهایمان نرم و خنک باشد

حیاط اش گل بکاریم و بریزیم آب

صدای زنگ در آواز بلبل مستجل باشد

بیا تا خانه ای سازیم که هر کنج اش

نوای خنده و رقص پدر باشد

درون مطبخ اش مادر بسازد آش

برادر خواهرش را مرحمت باشد

بیا سرهایمان را نزد هم آریم

که نوگل در خیالش امنیت باشد